قدرت کردگار می بینم حالت روزگار می بینم حکم امسال صورت دگر است نه چو پیرار و پار می بینم از نجوم این سخن نمی گویم بلکه از کردگار می بینم غین در دال چون گذشت از سال بوالعجب کار و بار می بینم گرد آئینه ضمیر جهان گرد و زنگ و غبار می بینم همه را حال می شود دیگر گر یکی در هزار می بینم ظلمت ظلم ظالمان دیار غصهٔ درد یار می بینم قصهٔ بس غریب می شنوم بی حد و بی شمار می بینم جنگ و آشوب و فتنه و بیداد از یمین و یسار می بینم غارت و قتل و لشکر بسیار در میان و کنار می بینم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

vakilmelkialipour لپ ترشحات یک ذهن مریض بالا بردن بازديدوبلاگ معرفی کالا فروشگاهی دان وب| کامپیوتر | danweb مبین گراف | مرجع قالب و کد ابزار وبلاگ و سایت